- پشت بدادن
- تکیه کردن استناد کردن اتکا، رو گردانیدن رو گردان شدن، گریختن فرار کردن روی تافتن منهزم شدن، ادبار، زایل گشتن، آماده شدن مادینه پذیرفتن نرینه را، بپایان رسیدن، یا پشت دادن اسب و ستور. حاضر و رام بودن برای سواری
معنی پشت بدادن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
![تصویری از پشت دادن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/4/2/amd-0034256.jpg)
تکیه دادن به چیزی، برگشتن، رو گردانیدن، پشت به میدان جنگ کردن و گریختن از پیش دشمن، پشت کردن
![تصویری از پشت دادن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/0/7/4/mon-0007473.jpg)